گادتب: عزیز نسین جملهی معنادار و زیبایی دارد:
«دلم نیامد بیدارت کنم»، یک روز بر گونهی این مملکت یک بوسه و بالای سرش یک یادداشت میگذارم و می روم: «آنچنان زیبا خوابیدهای که دلم نیامد بیدارت کنم».
مسئولان و مقامات ایران اسلامی چنان مست شهوتِ قدرت گشته اند و خود را به خواب زده اند که،هیچ هشدار و اعتراضی بیدارشان نمیکند!
در کشور کسی نمانده که بر خشکیدن دریاچه ی اورمیه معترض نشود، فعالان مدنی آذربایجان راهی نمانده که همراستا برای ستاندن حقوق مدنی خویش و احیا دریاچه اورمیه نرفته باشند. آنان به بالاترین مقام سیاسی کشور تا دونپایهترینشان نامه نوشتند و مراتب نگرانی و اعتراض خویش را اعلام کردند. اما دریغ از یک قدم کوچک برای نجات دریاچه ی اورمیه…
هفتهی پیش برای پیگیری یک امر حقوقی، در استان سمنان بودم، از گرمسار تا دامغان و حتی نیشابور کنار جاده درختی نیافتیم که ده دقیقه در سایهی آن اندکی استراحت کنیم. اما تا دلت میخواست پروژه های عمرانی در حال ساخت بود. اتوبان تهران -سمنان به چه عظمتی در حال ساخت و کارخانه ها زنده و پویا در حال کار و صنایع و معادن و دیگر پروژه ها در حال کارورزی و اجرا بودند.
دادگاهها و زندان ها خلوت و آرام… چهره ی مردم بشاش، خونسرد و لبخند بر لبانشان میدرخشید…
با خود گفتم؛خدایا چرا باید اینگونه باشد؟!
معدن کائولن قره آغاج هشترود به عنوان بزرگترین معدن کائولن خاورمیانه خام فروشی میشود و تعطیل است، معدن آلومینیوم سراب خام فروشی میشود و یا تعطیل است! همچنين معدن مس سونگون سالهاست خام خواری میشود!!!
معادن دیگر مناطق آذربایجان نیز وضعیت شان به همین صورت است…
و کارخانه هایشان تعطیل و ورشکسته.
اما برعکس، معادن گچ وکائولن و دیگر معادن سمنان محصولات شان فرآوری شده و راهی بازار میشود و سود حاصل از آن خرج آبادانی منطقه میگردد.
اما تنها دستاورد آذربایجان از معادن فقط نابودی طبیعت وخاک و آلودگی هوای منطقه است و بیماری ساکنان اطراف معادن و لاغیر!
چرا اینگونه است؟؟؟
مردم آذربایجان تاوان کدامین گناه خود را میپردازند؟ کجای تاریخ اشتباه کرده ایم؟
کدامین جرم را مرتکب شده ایم که امروز اینگونه مجازات میشویم؟
دریاچه ارومیه نفسهای آخر خود را میکشد که هیچ، بلکه شاهد نابودی کل آذربایجان هستیم…
تحقیق و تفحص مجلسیان و افاضات ملوکانهی مدیران دردی از دریاچه ی اورمیه را درمان نکرده و نخواهد کرد؛ زیرا با عملکردی که داشته و دارند، «ستاد احیای دریاچهی اورمیه»، عملاً به ««ستاد محو دریاچهی اورمیه» تبدیل شده است!!!
فقط یک راه باقی مانده، آنهم به صورت فورسماژور سدها باید باز شود.
صبر مردم در حال اتمام هست…
قطعاًخواب شیرینتان روزی به کامتان تلخ خواهد شد. قطعاً و قطعبه یقین.
(انتشار مقالات به عنوان تایید نظر مؤلف از سوی گادتب نمی باشد)