شنبه , آوریل 27 2024
azfa
تازه ها

غفور امامی‌زاده خیاوی: یک قرن تحقیر و تهدید ترکها در رژیم نژادپرست فارس

‍گادتب: به گزارش مرکز خبر گادتب، بیشتر تحقیرها و توهین‌هایی که در این یک قرن اخیر در سرزمین باصطلاح ایران بر ترکان روا داشته شده است ریشه‌های روانشناختی و درونی داشته‌اند تا سیاسی و اجتماعی.

بعد از روی کار آمدن خاندان پهلوی در ایران اولین هدفی که در دستور کار سران حکومت قرار گرفت زدودن ریشه‌های خود کم‌بینی و عقده‌های حقارت تاریخی قوم سوگلی‌شان در مقابل جوامع پیشرفته و قدرتمند غربی بوده است.

دست‌یابی به چنین هدفی مسلماً دشواری‌های خودش را داشت و تلاشی زیرساختی و ریشه‌ای را می‌طلبید که خارج از حد و اندازه‌های توانایی رژیمی بود که به جای حل مساله در فکر پاک کردن صورت مساله بود؛ مضافاً این‌که آنها خیالات دیگری نیز در سر داشتند و در فکر دست و پا کردن طرحی ساده‌تر و به ظاهر بی‌دردسرتر برای حل این موضوع بودند‌.

همینان که چندان علاقه‌ای نداشتند تنشان به پیه یک رقابت و هم‌آوردی ناامید کننده و بی‌سرانجام با غرب فربه و قدرتمند مالیده شود، برای درمان این زخم جانکاه، چاره را در بسترسازی و فراهم آوردن زمینه برای ایجاد جامعه‌ای دیدند که در آن شهروندان قوم مسلط بتوانند آن حس خوشایند برتر بودن و احساس دلچسب پیروزی را نه در رقابت و هم‌آوردی با غرب بلکه در قیاس و هم‌چشمی با مردمانی به مراتب ضعیف‌تر تجربه کنند.

نیاز آنها به اقوام داخل کشور از این منظر قابل تأمل بود. و چه قومی بهتر از ترکان می‌توانست نقش این قوم مغلوب و توسری‌خور مورد نیاز آنان را ایفا کند.

ترکانی که قرن‌ها بر آنها حکومت کرده بودند و از لحاظ کثرت و جمعیت بر آنان برتری داشتند و اکنون با چرخش روزگار زیر لوای حاکمیت آنان قرار گرفته بودند.

در طول دهه‌های بعدی کلیشه‌های شخصیتی ثابتی از ترکان ساخته شد که انسان ترک را همچون اجسام بی‌جانی طبقه‌بندی می‌کرد که قرار بود همواره در شرایط یکسان عکس‌العمل‌های یکسانی از خود بروز دهد. انسان‌هایی ساده و عقب‌مانده که بیشتر به درد این می‌خوردند که کار کنند و به گاه جنگ از کیان و ناموس کشور دفاع کنند و در مواقع مورد نیاز چونان شخصیت اصلی بی‌شمار جوک‌ها و طنز و لودگی‌هایی ایفای نقش کنند که نقل محفل‌ها و رسانه‌های جمعی آنان بود.

بیشتر ترکانی که به شهرهای مرکزی کشور مهاجرت کردند آسمیلیزه شدند؛ اما ریشه‌های تاریخی‌شان همچنان پابرجا بود و کار خود را می‌کرد.

بسیاری از این ترکان به مال‌اندوزی افراطی روی آوردند و تلاش کردند با کسب ثروت و پیشرفت عمودی در هرم قدرت، خود را از کانون محدودیت‌ها و گرفتاری‌های این حقارت تاریخی برهانند.

آنها از این‌که خود را تورک بنامند هراس داشتند. قبول این نقش در مدرسه و اداره‌جات و کارخانه‌ها و هر جایی که محل زندگی و فعالیت گروهی از انسان‌ها بود کار چندان ساده‌ای به نظر نمی‌رسید. انتخاب در چنین شرایطی برای آنها شق سومی نداشت: یا پذیرش این حقارت‌های بی‌پایان و یا نفی هویت تاریخی و زبانی.

در آن‌طرف، نیز نسل جدیدی از دل این قوم مسلط ظهور کرد که انتظارات دیگری از زمین و زمان داشت. بسیاری از آنها ایران را معادل با فارس می‌دانستند و تنها به صرف منسوبیت‌شان به قوم مسلط خود را برتر از سایر اقوام می‌دانستند.

آنها به چیزی جز سرکوب کامل زبان و فرهنگ سایر اقوام کشور راضی نمی‌شدند. در مکان‌های ورزشی حضور پیدا می‌کردند و شعارهای نژادپرستانه سر می‌دادند؛ در تخت‌جمشید مقابل قبر کوروش به سجده می‌افتادند و برای نجات سرزمین و زبان پاک آریایی‌شان از دست اهریمنان و دیوان سپید استغاثه می‌کردند.

کسانی دیگری نیز به نام «قانون» و «اصلاح‌طلبی» و به کام دشمنان اخلاق و شرافت انسانی مطلب و مقاله می‌نوشتند و در روزنامه‌های خود با تیراژهای آنچنانی منتشر می‌کردند.

بیشترین تلاش این مروجان کینه و نفرت نژادی در سال‌های اخیر معطوف به نفوذ در دولت و ارکان قدرت کشور بوده است.

آنها ایده انحرافی ایرانشهری را چونان آلترناتیوی برای برون‌رفت کشور از بحران کنونی‌اش ترویج می‌دهند و تلاش می‌کنند با جلب نظر مساعد مسولین کشور نیات شوم خود را عملی سازند.

با وجود این‌که با درایت مسولین کشور آمال و آرزوهای این جماعت حقیر نقش بر آب شده است اما باز هم صداهایی در گوشه و کنار به گوش می‌رسد که نشان می‌دهد نباید خطرهای ناشی از آنان را دست کم گرفت.

چنانکه در مصاحبه اخیر آقای یونسی مشاور رئیس‌جمهور در امور اقوام می‌توان لختی تأمل کرد و پرسید که چنین اظهارنظرهای بی‌اساسی تا چه حد می‌تواند متأثر از تلاش‌ها و سیاه‌نمایی‌های این جماعت قلیل در مورد وضعیت سیاسی کشور بوده باشد؟

چرا که اولین بار است که در طول چهل سال اخیر تاریخ و زبان و هویت تاریخی و ملی یک قوم در کشور از طرف یک مسول اجرایی با چنین صراحت و خونسردی بی‌باکانه‌ای نفی و انکار می‌گردد.

سوال اصلی این‌ست که آیا چنین ادعاهایی را باید به حساب آقای یونسی بگذاریم و یا اینکه فکر کنیم اتفاق دیگری در سپهر سیاسی کشور در شرف وقوع است.

 

دوباره امتحان کنید

‍ پرویز زارع شاهمرسی: تورک یا آذری؟

گادتب: در ابتدای حکومت رضاشاه پهلوی که ناسیونالیسم ایرانی در آغاز راه بود، مسئله قومیت …

پارلمان اروپا با تصویب قطعنامه‌ای خواستار افزایش تحریم‌ها علیه ایران و تروریست ‌خواندن سپاه شد

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، پارلمان اروپا روز پنج‌شنبه ۲۵ آوریل با تصویب قطعنامه‌ای علیه …

دیدگاهتان را بنویسید