گادتب: انسانهای اولیه برای بقا در مقابل طبیعت و اتحاد قدرت خود دور هم جمع شدند و گروههای انسانی را تشکیل دادند که بعدها بصورت جوامع درآمد. انسانها چرا با هم زندگی کردن را انتخاب کردند؟ آیا این یک انتخاب بود یا مجبوریت؟ هر چه بود احتیاجی درونی بود که منفعت انسانها را تامین میکرد. وقتی منفعت گروهی در یک جمع برآورده نمیشد آن گروه جدا میشد و راه خود را در راستای تامین منافع خود میرفت.
در جغرافیای سیاسی ایران هم گروههای انسانی و ملتهای مختلفی زندگی میکنند. این گروهها در طول تاریخ با فراز و نشیبهای زیادی و براساس تامین منافع متقابل و در برخی برههها جدایی توانسته بودند در کنار و همسایگی هم زندگی کنند. اما امروز میبینیم که تداوم این با هم زیستن امکان پذیر نیست.
در کشوری که حقوق اولیه من تورک نادیده گرفته میشود؛ زبان مادریام در مدارس تدریس نمیشود، تاریخ من در کتابهای درسی نادیده گرفته میشد، زبان و ادبیات من با خطر نابودی روبرو است، آیا با هم زیستن معنایی دارد؟
در کشوری که اگر من تورک، عرب، بلوچ و تورکمن حزبی سیاسی تشکیل دهم در راستای دفاع از حقوق قانونی و ملی خود، دستگیر شده و به سالها زندان محکوم میشوم آیا مجبور به با هم زیستن هستیم؟
در کشوری که هویت و زبان من در رسانههای گروهی و دولتی رسمن تحقیر میشود و معترضان به این تحقیر دستگیر و شکنجه میشوند آیا میارزد که با هم زندگی کنیم؟
آری، ما دیگر مجبور به باهم زیستن نیستیم، زیرا سعادت و منفت ما در با هم زیستن تامین نمیشود.