گادتب: دولتهای توتالیتر که تاب تکثرگرایی را ندارند معمولا برای یکسان سازی جامعه از یک چرخه استفاده میکنند. این دولتها هر آنچه که با ایدولوژی آنها سازگار نیست سیاست آسیمیله را در پیش میگیرند. سیاست آسیمیلاسیون از سه مرحله تشکیل میشود که بصورت دایره وار و چرخهای عمل میکند.
گام اول آسیمیلاسیون سیاست انکار است. در این مرحله وجود غیر خودی انکار میشود. انکار همراه با تحریف نیز هست. تحریف تاریخی یکی از بارزترین تحریفها میباشد. اینکه دولت و حامیان فکری آنها سالهاست وجود تورکها را در ایران انکار کرده و تورکها را آزری خطاب میکنند نشات گرفته از این است. همچنین عرب زبان خواندن اعراب الاحواز هم نوعی انکار وجودی است. برای اثبات این انکار هم تاریخ این ملتها توسط تاریخ نگاران رسمی و دولتی تحریف میشود.
وقتی سیاست انکار و تحریف، پاسخگوی خواستههای دولتهای توتالیتر نمیشود دست به دامان متنفرترین روش آسیمیله یعنی تحقیر میشوند. زبان، فرهنگ و آیینهای غیر خودی توسط رسانههای جمعی به تمسخر گرفته میشود و سعی در بی ارزش جلوه دادن غیرخودیها میشود. نمونههای تحقیر غیر خودی و ائتنیکی در رسانههای ایران آنچنان است که خود نوشتهای طولانی میطلبد.
آخرین حلقهی سیاست آسیمیلاسیون را سرکوب و ترساندن تشکیل میدهد. وقتی هر دو سیاست فوق الذکر نتیجه نداده و خیزش غیر خودی و ائتنیکی به مرحله سیاسی رسید، دولت توتالیتر و حامیانش نیروهای فعال غیر خودی را سرکوب میکنند. دستگیری و زندانی کردن فعالین ملی در ایران و در بعضی نقاط اعدام آنها نوعی سیاست سرکوب است.
حال با مرور این تاکتیکهای آسیمیلاسیون، نیروها و فعالین ائتنیکی و ملی بایستی راهکارهای جدید برای پیش برد مبارزه به حق خود پیدا کنند. تنها با عکس العمل نشان دادن به این سیاستها نمیشود با آن مقاومت کرد و این چرخه بازتولید دیگری خواهد بود. بنابراین فعالین ملی باید بجای حرکتهای عکس العملی به حرکتهای تولیدی شروع کنند تا طرف مقابل یعنی دولت توتالیتر را مجبور به عکس العمل کنند.