گادتب: اخیراً عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران، بار دیگر تأکید نموده که در صورت خشک شدن دریاچه اورمیه شهر تبریز باید تخلیه گردد. این اولین بار نیست که عیسی کلانتری به عنوان یکی از صاحبمنصبان حکومتی در خصوص آثار زیانبار خشکی دریاچه اورمیه هشدار میدهد. وی قبلاً نیز هشدار داده بود که مرگ دریاچه اورمیه زندگی چهارده میلیون نفر را به مخاطره خواهد انداخت.
علاوه بر رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، سایر کارشناسان و مقامات کشور نیز بارها و بارها در خصوص عواقب فاجعهانگیز خشکی دریاچه اورمیه هشدار دادهاند و شکی نیست که خشک شدن این دریاچه به منزله نابودی آذربایجان و مرگ حیات در این خطه پهناور میباشد.
سؤال اینجاست که با وجود آگاهی کامل عوامل دولتی و حکومتی از عواقب جبرانناپذیر خشک شدن دریاچه اورمیه چرا هیچ ارادهای برای احیای این دریاچه مشاهده نمیشود؟ به عبارت دیگر، در حالی که تمامی کارشناسان و حتی مقامات مربوطه اقدامات صورت گرفته در خصوص احیای این دریاچه را ناکافی میدانند چرا هیچ اقدام عاجلی در خصوص احیای این دریاچه صورت نمیپذیرد؟ علت این همه اهمالکاری چیست؟ چه کسانی نمیخواهند دریاچه اورمیه احیا شود؟ چه کسانی از تخلیه تبریز و مرگ حیات در آذربایجان خوشحال میشوند یا به عبارت بهتر نابودی آذربایجان منافع چه کسانی را تأمین میکند؟
چرا مسؤولین آذربایجان در برابر این همه اهمالکاری و عدم تحقق وعدههای مرکزنشینان همچنان سکوت پیشه کردهاند؟ آیا نابودی آذربایجان به معنای نابودی آنها نیست؟ چرا جز فعالین ملی و مدنی آذربایجان کسی در برابر این فاجعه زیست محیطی لب به اعتراض نمیگشاید؟ چرا اقلیتهای قومی و مذهبی ساکن در آذربایجان در قبال این فاجعه انسانی ساکت ماندهاند؟ آیا نابودی دریاچه اورمیه و مرگ حیات در آذربایجان زندگی آنها را تحت تأثیر قرار نخواهد داد؟
چراهایی از این دست خیلی زیاد است ولی میتوان جواب همه آنها را در این سؤال یافت: چه کسانی تصور میکنند که نابودی آذربایجان به نفع آنها خواهد بود و منافع آنها را تأمین خواهد نمود؟