گادتب: کاظم عبادی، فعال سیاسی نبود. یکی از هزاران جوانی بود که گردش روزگار پایش را به زندان اردبیل کشاندهبود و طبعاً پس از اتمام دوره محکومیت خویش باید به آغوش خانواده و جامعه برمیگشت. ولی او از زندان اردبیل مستقیماً به بیمارستان رفت و از آنجا به دیار باقی شتافت!
من نه مانند روحانی حقوقدان هستم و نه مانند قالیباف سرهنگ! ولی این را میدانم که زندانی گروگان زندانبان نیست، بلکه امانتی است که حفظ جان و سلامت وی بر عهده زندانبان میباشد. کاظم عبادی، به علت ابتلا به کرونا درگذشت. این در حالی است که در ماههای اخیر بارها و بارها در خصوص وضعیت وخیم کرونا در زندان اردبیل به مسؤولین امر هشدار دادهشدهبود و مدیرکل زندانها در مصاحبه با رسانههای حکومتی اخبار مربوط به کرونا در زندان اردبیل را شایعه و جوسازی رسانهای خواندهبود.
اخبار واصله از زندان اردبیل حاکی از آن است که ویروس کرونا در این زندان مخصوصاً در بند یک این زندان جولان میدهد و همین چند روز پیش یک نفر از این بند، پس از مشاهده علائم حاد کرونا به مرخصی اعزام گردیدهاست. با این حال، مسؤولین زندان، علیرغم صدور دستور قضایی مبنی بر اعطای مرخصی به عباس لسانی، زندانی سرشناس تورک آذربایجانی و علیرغم تأمین وثیقه 800 میلیون تومانی از سوی خانواده مشارالیه تا این لحظه از اعزام وی به مرخصی خودداری کردهاند!
سخت است نوشتن در جامعهای که میدانی نوشتههایت هیچ دردی را دوا نمیکند! به راستی ما برای چه کسی مینویسیم؟ برای مردمی که بهتر از ما با عمق دردهایی که به قلم میآوریم آشنا هستند و هیچ کاری از دستشان بر نمیآید؟ یا برای مسؤولینی که باید کاری بکنند و هیچ کاری نمیکنند؟! مسؤولینی که به یمن بهرهمندی از بهترین امکانات پزشکی و دارویی، دیگر هیچگونه نگرانی شخصی در خصوص کرونا ندارند و برخلاف ماههای اولیه، دیگر هیچکدام از آنها به این ویروس مبتلا نمیشوند. مسؤولینی که گویی نه تنها زندانیان بلکه کل مردم را به گروگان گرفتهاند و هیچ حقی برای آنها قائل نیستند! بیگمان، خطر چنین مسؤولینی برای یک ملت، از خطر کرونا به مراتب بیشتر است و اینها به مراتب بدتر از کرونا هستند!