گادتب: به گزارش مرکز خبر گادتب، امروز ۱۳۸-مین سالگرد تولد رهبر بزرگ جهان ترک و تمامی آذربایجانیان جهان محمدامین رسولزاده، معمار استقلال آذربایجان و اولین جمهوری دموکراتیک در جهان شرق مسلمان است.
بزرگ مردی که به رهبری وی در سال 1918 جمهوری مستقل دموکراتیک آذربایجان به مرکزیت گنجه در آذربایجان شمالی تاسیس شد.
وی متولد31 ژانويه سال 1884، در نوخالی باكو در آذربایجان شمالی است. روشنفکری که بنا بر گفته خودش آرزو و هدفش آزادی انسان ها و استقلال ملت ها بود و در همین راستا اولین جمهوری دموکراتیک در جهان شرق را به ملت تورک آذربایجان هدیه نمود.
محمدامین رسولزاده در سال 1902 «سازمان جوانان مسلمان» را بنيان گذاشت كه از جمله اهداف آن، چاپ و پخش بيانيه و تبليغ در بين كارگران كارخانه ها بود و در اين راستا نشريه ای به نام «همت» انتشار داد كه بعدها «تكامل» شد.
او در سال 1905 در جريان مبارزات انقلابي خود با استالين آشنا شد. آن موقع هر دو 20 ساله بودند و رسولزاده به عنوان روزنامهنگار كار میكرد. او مقالههايی را برای انواع روزنامههای مخالف مینوشت و با گروه مساوات آذربايجان همكاری داشت. استالين نيز در باكو بود و كارگران شركت نفت را عليه سرمايهداری و تزار سازماندهی می كرد. زمانی كه مقامات رسمی روسيه تلاش كردند استالين را دستگير و زنداني نمايند، رسولزاده او را در آپارتمان شخصی اش پنهان كرده و جانش را نجات داده بود. در سال 1906 در روزنامة «قلم» مقاله مینوشت و آنگاه به سردبيری موقت آن رسيد. در اين سال سردبيری «تكامل» را عهدهدار گرديد. در سال 1907 كه عرصه بر مخالفان در روسيه تنگ شد، به ايران آمد و در حمايت از مشروطه به فعاليت پرداخت. او همراه كسانی چون سيدحسن تقیزاده و سليمان ميرزا اسكندری و سيدمحمدرضا مساوات، حزب دموكرات را بنيان نهاده و روزنامه «ايران نو» را انتشار دادند. رسولزاده سرمقاله اين روزنامه را مینوشت. او در سال 1328 ه.ق و در دومين سال انتشار آن سردبير شد. در سال 1911 به تركيه رفت و به «تورك اوجاغی» کانون ترکها پيوست. پس از آغاز جنگ جهانی اول، به باكو بازگشت و فعاليتهای انقلابی خود را از سرگرفت. در سال 1917 كه رژيم تزاری سرنگون شد، او زمينه را برای استقلال آذربايجان فراهم يافت. در 28 مه 1918 تشكيل جمهوری آذربايجان شمالی به عنوان اولين جمهوری مسلمان جهان اعلام شد و رسولزاده با اكثريت آراء به عنوان رهبر شورای ملی آذربايجان برگزيده شد. در 28 آوريل 1920 كه نيروهای ارتش سرخ به رهبری سرگئي كيروف، باكو را تصرف و جمهوری آذربايجان را ساقط كردند، رسولزاده در روستايی مخفی شد ولی به زودی دستگير و زندانی شد. استالين به باكو آمده و او را از زندان آزاد كرد و با خود به مسكو برد تا هم زير نظر او باشد و هم اينكه شايد بتواند او را تطميع نمايد. در مسكو استالين پستهای مختلفی را به او پيشنهاد كرد ولی او هيچكدام از آن ها را نپذيرفت چون از سقوط جمهوری آذربايجان به دست بلشويكهای روس آزرده خاطر بود. او حتی سمت مترجم رسمی دولت شوروی را نپذيرفت و ترجيح داد در دانشگاه مسكو، تاريخ و ادبيات شرق را تدريس نمايد. چون شيوه استالين نابود كردن دوستان قديمی بود، رسولزاده به ياری برخی از اعضای حزب مساوات، به فنلاند گريخت و از آنجا در سال 1922 به تركيه رفت.
استالين از آتاتورک خواست تا طبق قرارداد استرداد مجرمين سياسی، رسولزاده را به شوروی تحويل دهد. با توجه به فشار مضاعف روسیه به ترکیه و اوضاع وخیم داخلی ترکیه به دنبال جنگ جهانی اول و مشکلات عدیدهای که ترکیه با آن دست به گریبان بود آتاتورک از رسولزاده خواست تا آرام شدن اوضاع، تركيه را ترک كند. رسولزاده به لهستان رفت و در آنجا با ژوزف پيلسودسكی رهبر لهستان ديدار كرد. چندی بعد با دختر برادر يا خواهر پيلسودسكی آشنا شد كه منجر به ازدواجشان گرديد. با حملة آلمان به لهستان در 1939، رسولزاده به تركيه بازگشت. در اين زمان هيتلر برای عملی كردن نقشههای بلندمدتش نياز به كسانی داشت كه در منطقة قفقاز نماينده او باشند. هيتلر وصف فرهيختگی و دانش رسولزاده را شنيده و تشخيص داده بود كه او تنها فرد مناسب است. رسولزاده در آلمان با هيتلر ديدار كرد. آرزوی او احيای استقلال آذربايجان و رهايی يافتن آذربايجان از زير يوغ استعمار روسها بود. به همين علت در انديشه بهره برداری از آن شرايط خاص بين المللی و كسب استقلال آذربايجان به ياری آلمان بود. زمانی كه هيتلر آماده سازماندهی ارتش خود بود، از رسولزاده خواست تا برای آنان سخنرانی كند. در سخنرانی او تنها عشق به آذربايجان ديده میشد. از اين رو كه هيتلر به انديشه رسولزاده پی برده بود و درک کرده بود که رسولزاده فقط در فكر كسب استقلال مجدد آذربايجان است از او نااميد شده و به او 24 ساعت مهلت داده شد كه آلمان را ترک كند. رسولزاده نيز به تركيه بازگشت و مدتی بعد براثر بيماری قند درگذشت. مزار وی امروز در آنکارا قرار دارد.
بی شک رسولزاده با بینش عمیقی که از هویت ترک و مفهوم وطنی آذربایجان و ارزشهای دموکراتیک انسانی داشت و با اعتقادی که به حق استقلال آذربایجان و حقوق برابر شهروندی داشت یکی از نوابغ بشریت است. مردی که در عصر جهالت و جنگ به تاسیس آذربایجان مستقل دموکراتیک بر مبنای ارزشهای ملت –وطن و برترین ارزش های دموکراتیک همت گمارد و نام مردم آذربایجان را به عنوان صاحبان اولین جمهوری دموکراتیک دنیای شرق مسلمان در تاریخ جهان جاودانه نمود
وی شناخت عمیق و مطالعات بسیار ارزنده ای در خصوص آذربایجان جنوبی داشت و در نوشته های خود بارها از آذربایجان محصور در مرزهای ایران به عنوان آذربایجان جنوبی نام برده است.
این سخن رسول زاده مصداق واقعیت است که “بیر کَره یوکسلن بایراق بیر داها ائنمز” و راه ما همین هدف وی خواهد بود چرا که ما نیز چونان او معتقدیم آذربایجان شایسته استقلال و انسان شایسته آزادی است.