گادتب: به گزارش مرکز خبر گادتب، روزنامه ایران ورزشی در سرمقاله امروز خود با انتشار مطلبی توهین آمیز به مالک تیرختور، وی را فردی دانسته است که بدون هیچگونه آگاهی از فوتبال و به منظور کسب درآمد، اقدام به خرید تیراختور نموده است که به زودی سر از زندان درخواهد آورد.
گفتنی است روزنامه ایرانورزشی که صاحب امتیاز آن ” مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران” به مدیرمسئولی مهدی عباسی راد است جزو زیرمجموعه مطبوعاتی ایران است، همان مجموعهای که روزنامه ایران و خبرگزاری ایرنا را تحت کنترل خود داشته خبرگزاری رسمی دولت میباشد و هر از چند گاهی با ترک ستیزی به ملت ترک آذربایجان هم توهین می کند.
برای این نژادپرستان آذربایجان و موفقیتهای آن قابل هضم نیست و وجود تیراختوری قدرتمند و متعلق به ترکهای آذربایجان را برنمیتابند و با اخبار جانبدارانه تا تحقیر تماشاگران تیراختور با آذربایجان دشمنی می کنند.
روزنامه ایران ورزشی حال با انتشار مطلبی با عنوان « تراکتورسازی، هیاهو برای هیچ؛ خانه ای روی آب» و به قلم شخصی به نام سعید آقایی و به عنوان سرمقاله؛ شنیعترین توهینها را به مالک تیراختور نسبت داده و وی را فردی دانسته است که چیزی از فوتبال نمیفهمد و تنها به برای کسب درآمد به ورزش روی آورده که به زودی شکست خواهد خورد.
این روزنامه در قسمتی از نوشته خود آورده است: ” این نمونه های دم دستی می تواند چراغ راه تراکتورسازی و مالک جاه طلبش باشد اما او ترجیح داده که چراغ را خاموش کرده و دقیقا در همین مســیر شلتاق کند. هزینه گزاف برای هیچ. زنوزی به عنوان یک چهره متمول و مولتی میلیاردر، تشــنه و حریص شهرت و موفقیت اســت اما مسیری را انتخاب کرده که جز بدنامی و بیاعتباری برای او تحفهای نخواهد داشت ”
فارغ از نگاه جانبدارانه؛ وجود چنین ادبیاتی در روزنامه ایران ورزشی و متعلق به دولت نه در شأن یک روزنامه سراسری و نه در شان مالک قدرتمندترین تیم آذربایجان است، ادبیاتی که علاوه بر دشمنی با تیراختور و آذربایجان، بوی تعفن نژادپرستی از آن به مشام میرسد.
این روزنامه، دشمنی آشکار خود نسبت به زنوزی و تیراختور را به حد اعلای خود رسانده و از دستگیری قریبالوقوع زنوزی سخن گفته است: ” چهره خندان آقای میلیاردر در پایان برد خرد کننده تیمش برابر رقیب را فراموش کنید، خنده های مستانه امروز با این ســبک مدیریت خیلی زود جای خود را به اشک هایی خواهند داد که به این زودی ها بند نمی آید. اشک هایی که شاید امتداد آن همانند عابربانک فوتبال به پشت میله ها ختم شود!”