گادتب: ماه گذشته در جریان سفر ضرغامی به اردبیل فیلمی از نگهداری جام باستانی مشکین در داخل یک ظرف پلاستیکی منتشر شد که جای تاسف داشت ولی چرا ضرغامی حاضر به رسانهای کردن آن رسوایی شد؟
از قرار معلوم، کارشناسان و مسئولان میراث فرهنگی اردبیل در موضوع تخریب و نحوه تاراج یک محوطه باستانی مهم با تهران و یکی از نمایندگان مجلس اردبیل اختلاف داشتهاند و انتشار آن فیلم برای ضایع کردن مسئولان محلی میراث فرهنگی صورت گرفته و چند روز بعد هم، فیلم نامتعارف مدیر میراث فرهنگی استان در فضای مجازی منتشر شد تا عملیات ضایع کردن و اخراج تکمیل شود.
مجموعه باستانی تپه حسنلوی نقده شهرتی جهانی دارد، ولی حسنلوی اردبیل شهرت چندانی نیافته و همچنان در معرض تخریب و تاراج است. به فاصله دَه کیلومتری اردبیل در جاده آبیبَیلی، بعد از گذر از ایستگاه راهآهنی که هرگز افتتاح نشد ولی ساختوسازهای آن آثار باستانی مهمی را از دل خاک بیرون آورد، ابتدا به سهراه روستای آغبلاغ رستمخان سپس به روستای قرهحسنلو و قرهتپه میرسیم که در اصل منطقهی تاریخی بزرگی (قارا به معنی بزرگ) است و کارشناسان میراث فرهنگی آنجا را محوطهای با قدمت سه هزار ساله میدانند که از دورهی سکایی تا خزرها، خصوصا در دوره اشکانی، یکی از مراکز مهم منطقه بوده است. گزارشهای غیررسمی از کشف اشیا ارزشمند قدیمی در آن محوطه میگویند که یکی از آنها قیچی چند هزار ساله است.
حالا دولت قصد دارد درست در همان محوطه باستانی یک کارخانه فولاد راهاندازی کند که به احتمال زیاد مانند راهآهن هرگز به مرحله افتتاح نخواهد رسید ولی باعث تخریب و تاراج آن محوطه باستانی خواهد شد. قرار دادن دوگانه حفظ آثار باستانی و احداث کارخانه فولاد در مقابل هم ترفند رذیلانهای است تا با کمک آن مردم منطقه را فریب دهند که «ما میخواهیم با احداث کارخانه فولاد برای بیکاران شما اشتغالزایی کنیم» در حالیکه میتوانستند جای دیگری را برای کارخانه فولاد درنظر بگیرند و حتی میشد در دل کارخانه فولاد نیز از آن محوطه باستانی حفاظت کرد.
میدانیم که بیکاری با مردم آن منطقه چه کرده و مطلعیم که دوسوم پسران آن روستاها از دوازده سالگی ترک تحصیل کرده و برای کارهای سختی مانند سنگبری و سنگکاری راهی ایلام و شیراز میشوند. ولی این را هم میدانیم همچنانکه اردبیل صاحب راهآهن نشد، صاحب کارخانه فولاد هم نخواهد شد، فقط بخش مهمی از تاریخ خود را از دست خواهد داد.