گادتب: تیم تراکتور آذربایجان نعمتی است تا سهمی از پسران ترک (متاسفانه تنها پسران) در این روزهای کدر و بیرنگ دلیلی برای شور و هیجان و نشاط داشته باشند. آنها در میعادگاه همیشگی جمع شده، سرود و آواز خوانده و پایکوبی میکنند تا شاید برای لحظاتی حس جمعی زنده بودن را تجربه کنند. نام رسمی این میعادگاه ورزشگاه یادگار امام است و نام قبلی آن استادیوم سهند بود که در درهای به نام «قورد درهسی» در نزدیکی تبریز ساخته شده و هوادارن بسته به تمایلشان از هر سه نام برای نامیدن این استادیوم استفاده میکنند.
قورد (گرگ) در فرهنگ ترکها نقش راهنما و منجی دارد، برای همین نامش در اسامی جغرافیایی مانند روستاهای قوردتپه و بایقورد به وفور دیده میشود. در شهرهای تبریز و مراغه میادینی به نام قوردمیدانی وجود دارد که از طرف مسولان دولتی به میدان قطب تحریف شدهاند. برخیها ظهور سمبل گرگ در میان ترکها را به ملیگرایی یک قرن اخیر مربوط میدانند، ولی همین اسامی جغرافیایی و نیز برخی اسناد تاریخی، نشانگر قدمت حُرمت گرگ در میان ترکها تا هزارههای پیشین است.
هزار سال پیش، فردوسی در شاهنامه هنگام تشریح قشون ارجاسب از عبارت درفش گرگ پیکر برای بیرق آنها استفاده میکند که نشانگر نقش گرگ برروی پرچم آنهاست.
دکتر باستانی پاریزی در کتاب «از پاریز تا پاریس» در مورد وقایع دوهزار سال پیش مینویسد: در قرن اول میلادی در سرزمین رومانی تیرهای از سکاها به نام داس/داه به پادشاهی داسیبال (به معنی گرگزاده) زندگی میکردند. داسیبال به عنوان اسم در میان خانهای ماورالنهر و ترکستان دیده شده و در تاریخ روم به اتحاد میان امپراتور روم و خان ترکستان داسیبال برعلیه انوشیروان برخورد میکنیم. هنگام مسافرتم به رومانی در کنستانترا مهمان کنگرهای در موضوع باستانشناسی بودم. یکی از سخنرانیها مربوط به قوم داس بود و صحبت از معنای کلمه داس شد. معانی مختلفی پیش کشیدند که هیچکدام پذیرفته نشد. تا بالاخره آقای ساسکو گفت که این کلمه در یکی از لهجههای آناتولی به معنی گرگ آمده است. من گفتم: منطقه هیرکانی همان سرزمینی که استرابون آنجا را محل سکونت قوم داس/داهه نوشته در تاریخ ایران داهستان و دهستان خوانده میشد و پایتخت آن شهری به نام آخور بوده است. حال که بحث از معنای داس شد باید بگویم که سرزمین هیرکانی در ایران به صورت جمع گرگ یعنی شهرستان گرگان ضبط شده است. (صفحات ۲۷۰-۲۷۷)
تاریخ هردوت نیز هنگام نوشتن از سلسلههای سههزار سال پیش مینویسد که «نام مادربزرگ تارقیتای (بنیانگذار سکاها) بوریستن بود». بوری در ترکی کهن گرگ است که بعدها بخاطر نقش نجات دهندگی که به آن حیوان دادهاند به صورت قورت (از مصدر قورتارماق=نجات دادن) درآمده است. زائور حسنوف بوریستن را به معنای برگرفته و بدنیا آمده از گرگ دانسته است. نام مادر بزرگ تارقیتای جنبه اساطیری دارد و نشانگر آن است که در تصور اساطیری سکاها، نیای مشترک آنها گرگ بوده که مادربزرگشان را بوریستن نامیدهاند.
در تاریخ هرودوت بوریستن به عنوان نام شهر، رود و جزیره نیز آمده است. اسامی گرگان، قوردتپه و بایقورد موید این نکته است که نامگذاری مکانهای جغرافیایی مرتبط با گرگ مخصوص قورد درهسی تبریز نیست که بتوان آن را نادیده گرفت.