گادتب: سال 1918 جمهوری آذربایجان از اشغال روسیه آزاد شده دولت مستقلی تشکیل داد. گروهی از پانایرانیستها با این اتفاق مخالفت کردند. هرچند آذربایجان جزء خاک روسیه بود و استقلالش ربطی به تمامیت ارضی و تجزیه ایران نداشت ولی آنها باز مخالف بودند.
روزنامه ایران به مدیریت محمد ملکزاده (برادر ملکالشعرای بهار) خرمگس معرکه بود و تقریبا چهار ماه هر روز مطلب یا تلگرافی در این خصوص منتشر کرد و روزنامههایی مانند ارشاد، نوبهار، جنگل، ستاره ایران، کوکب ایران، زبان آزاد و … نیز در حد توان هیزمی در این آتش نژادپرستانه میانداختند. رئیسجمهور آذربایجان؛ محمدامین رسولزاده با نوشتن چند مقاله در روزنامههای آچیق سؤز و آذربایجان و همچنین اسمعیل افشارطارمی آذربایجانی با ارسال مقالهای به روزنامه ایران (منتشره در19 خرداد 1298) به این بهانهها پاسخ دادند. گردانندگان ایران نه تنها توجهی به این پاسخها نکردند بلکه اتهاماتی را نیز نثار افشارطارمی کردند.
همه مقالات ایران بدون امضا و از طرف خود روزنامه نوشته میشد و در مواردی هم که امضایی زیر مقالات بود با اسامی مستعاری مانند علی آذربایجانی چاپ میشد تا به خوانندگان بقبولاند که اهل آذربایجان ایران نیز با استقلال جمهوری آذربایجان مخالفند. تا اینکه اواخر تیرماه آن سال 18 نفر از تبریزیهای مقیم مشهد با ذکر نام و مشخصات دقیق خود تلگرافی به همه روزنامهها ارسال و از استقلال جمهوری آذربایجان ابراز خوشحالی کرده، اقدامات روزنامه ایران را محکوم کردند. آنها به نویسندگان ایران با عباراتی مانند دامنزنی به نایره(آتش) خانمانسوز نفاق در بین مسلمین و برهمزنی اتحاد اسلام و مخالفت با استقلال دول اسلامی تاختند.
این تلگراف ابتدا در شماره 83 روزنامه رعد و سپس در روزنامه رهنما منتشر شد. هرچند گردانندگان ایران ابتدا بزرگان تبریزی مقیم مشهد را نیز به گرفتن رشوه از سیاسیون قفقاز محکوم کردند ولی آن تلگراف کار خود را کرد. ده روز بعد از انتشار آن تلگراف دیگر هیچ روزنامهای در مخالفت با جمهوری آذربایجان مطلبی منتشر نمیکرد و همگی سکوت اختیار کردند.