گادتب: ارشه یا ارشق منطقهای به وسعت دوهزار کیلومترمربع میان مشکین، اردبیل و مغان است و شامل بیش از سیصد روستا بوده به شش دهستان شمالی به مرکزیت قوشا، مرکزی به مرکزیت رزی، شرقی به مرکزیت تقیدیزج و دهستانهای غربی با مراکز مرادلو، سالاوات و کنچووا تقسیم شده است. دهستان شرقی جزء اردبیل و بقیه دهستانها شامل 283 روستا و قشلاق جزء مشکین هستند.
اکبر آزاد متولد اول فروردین 1335 روستای آغبولاق گدوک در شمالیترین نقطه ارشه و انتهای جاده رزی- گرمی است. خودش مینویسد که مادرم برای جمع کردن سبزیهای تازه روییده بهاری و کار در مزرعه به درهی روستا و لب چشمه رفته بود که من همانجا در مزرعه بدنیا آمدهام.
ارشه که هنوز هم آخر محرومیت است و برخی روستاهایش راه و آب مناسب ندارد در آن سالها جولانگاه بیماریهای واگیر نیز بود بطوریکه مادران در اول سال به جان فرزندانشان و آخر سال به گورشان قسم میخوردند. اکبر آزاد در شش سالگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت میکند و تحصیلاتش را در تهران شروع میکند ولی هیچ خاطرهای از سالهای اول تحصیل ندارد، انگار آن سالها برای کودکی که کلمهای فارسی بلد نبود وجود خارجی ندارد و قدمت مبارزه اکبر آزاد با تدریس اجباری فارسی و محرومیت و ممنوعیت زبان مادری شصت ساله است.
اکبر آزاد از همان دوره جوانی و مصادف با سالهای انقلاب مبارزات ملی خود را شروع کرده است. در تصویری که مربوط به سی سال پیش است اکبر آزاد در کنار بزرگانی مانند جواد هئیت، محمدعلی فرزانه، سیدرضا خشکنابی (برادر شهریار)، میرهدایت حصاری، حسن مجیدزاده، تیمور داداشی مهمان دکترعلی کمالی در روستای بندامیر ساوه هستند تا اولین کنگره حکیم تیلیمخان را در آن روستا برگزاری کنند و اکبر آزاد شرح دقیقی از آن کنگره را به شماره 15 مجله یول به تاریخ 1/8/70 نوشته است.
اینک اکبر آزاد در زندان است تا صرفا و صرفا به جرم شرکت در کنگره روز جهانی زبان مادری دو سال در زندان بماند و کاش میفهمیدند که زندان جای این زاده محرومیت و مهاجرت و مقاومت نیست.