گادتب: خوشحالم که خوشحالی فاشیست جان.
با کشتهشدن زنان و بچگان هم میللتی و هم کشوری من در برده و ازمیر خوشحالی، به قدر که نمیتوانی و نمیخواهی پنهانش کنی.
همه چیز به کنار، با این حجم از کینه و عقدهای که در دلت داری، خوشحال شدن یکی از سختترین کارها برای تو می باشد. باور کن از خوشحال شدنت که میدانم در زندگییت به ندرت اتفاق میافتد، خوشحالم.
من مثل تو نیستم فاشیست جان.
من از مرگ هر کسی ناراحت میشوم، حتی از مرگ تو نیز ناراحت خواهم شد.
من نمیتوانم مثل تو باشم.
نمیتوانم زمانی که پدری بخاطر بچهاش که با موشک مورد هدف قرار گرفته، یا مادری که بخاطر بچهای که زیر آوار مانده، دارد گریه میکند و اشک میریزد خوشحال بشم.
من اینقدر کینه و دشمنی را نمیتوانم در دلم پرورش بدهم.
نمیخواهم هیچ بچهای بمیرد فرقی برایم ندارد که چه نژادی داشته باشد.
این را من در قاراباغ ثبت کردم، حتی یک کشته غیر نظامی از ارمنستان وجود ندارد.
برای من حق زندگی کودکان مهم است.
مطمئن باش فردا روزی کودکت بمیرد( که امیدوارم هیج وقت این را تجربه نکنی) باز اولین نفر من به دادت خواهم رسید و باهات همدردی خواهم کرد.
اما باور کن نمیتوانم آیندهام را با تو تقسیم کنم.
نمیتوانم با تو زیر یک قانون اساسی زندگی کنم.
چون باید قانون اساسی من پر از امید، حق زندگی، عدالت، برابری باشد.
اما قانون اساسی تو مطمئنا پر خواهد شد از اعدام، سنگسار، زندان، یاس، ناامیدی، مرگ، حق قتل و سیاهی.
من انسانم، و تو فقط آدمی!
آدمهایی به اسم فاشیسم فارس با تفکر ایرانشهری.
آدمهایی که میتوانند از مرگ کودکان مظلوم خوشحال بشوند.
هر لحظه به پایان نزدیکتر میشوی.
پایانی پر از سیاهی و خون!
آیندهات نیز همین گونه است، آنقدر دیگرستیز خواهی بود که مطمئنا منزویترین کشور روی جهان خواهی بود.
آزادی برای من نزدیک است فاشیست جان
پ.ن: طرفداران فاشیست فارس که با سخنان دهن پرکنی از انسانیت حرف میزنند، و کوروش را پدر خود دانسته آن را مظهر آزادی مینامند، بعد از زلزله امروز ازمیر و دیروز بعد از مورد هدف قرار گرفتن شهر بَرده و کشته شدن تعداد زیادی، به صحفات مجازی هجوم برده و از مرگ آنها اظهار خوشحالی کرده و آرزو داشتند که ما نیز همان گونه کشته شویم. هزاران اسناد و مدارک دال بر اینگونه اظهار نظرهایی بعضا چند صد نفری از سوی فاشیستهای فارس بر علیه تورکان داریم.