گادتب: هیچ شکی نیست که “صادق هدایت” قلم تیز و خوبی داشت و اما قلم تیز و خوب”صادق هدایت” خیری برای تورک نداشت و صرف فرهنگ قوم بی نام و نشان و تورک ستیز شد.
“صادق هدایت” را در جوانی دنبال نخود سیاه (زبان پهلوی و..” فرستادند و او آخر عمر فهمید که او را به دنبال نخود سیاه فرستاده بودند و در پاریس دست به خودکشی زد و به زندگی خود پایان داد.
غلامحسین ساعدی نیز نویسنده و هنرمند بود و گرایشات چپی و کمونیستی داشت و در آتش کمونیست و روسها سوخت. فرح پهلوی نیز زمانی مانند غلامحسین ساعدی در جوانی کمونیست بود و پس از ازدواج با شاه گاهی نویسندگان و هنرمندان چپ را به دربار دعوت می کرد و غلامحسین ساعدی عار می دانست که به مجلس شاه برود و نمی رفت. اما غلامحسین ساعدی نمی دانست که او در عمل به فرهنگ شاه ساخته کمک می کند.
قبل از فوت غلامحسین ساعدی، یکی از رهبران چپ را دیدم و گفت: “رفتم به دیدار غلامحسین ساعدی، طرف زده به سرش با آذری ها از میدان کارگران، بازار تبریز و فلان گاریچی حرف می زنند و می خندند و او دوست دارد بیشتر با آذری ها باشد.”
غلامحسین ساعدی، فهمید اما دیگر دیر شده و او نیز در کنار صادق هدایت به زمین سپرده شد.
رادیو تهران هر شب پس از 10 شب : ” گلهای رنگارنگ، شعر از شهریار، خواننده حمیرا، مهستی و … ویلون …”
در بستر بیماری و پیری افتاده بود ” شهریار” و مادرش برای پرستاری از فرزند خود به تهران آمد.
” شهریار” شعر فارسی خود را برای مادرش خواند و از مادر خود در رابطه با شعر نظر خواست؟
مادرش: قشنگ بود و اما من چیزی از شعر تو متوجه نشدم پسرم.
و ” شهریار” فهمید که او نه برای مادر و زبان مادری خود، بلکه برای بیگانه ها شعر می سروده است و شروع به سرودن شعرهای تورکی نمود و می گویند از هر کجای زیان برگردی باز هم خیر است.
حدود 15 سال پیش داشتم سایت “ایسنا” را ورق می زدم و چشمم افتاد به مصاحبه “ایسنا” با رضا براهنی: “ما در زمینه صدور شعر و ادبیات فارسی به غرب عقب ماندیم و باید عجله کرد.”(!؟)
او پس از سالها زندگی در غرب (کانادا) با توهم و ذهنی زندگی می کرد که در ذهن او بوجود آورده بودند و گویی غرب منتظر صادرات شعر و ادبیات فارسی بود که اقای رضا براهنی می خواست با عجله شعر و ادبیات فارسی را به غرب صادر نماید.
رضا براهنی نیز مانند صادق هدایت، غلامحسین ساعدی و شهریار در پیری یک چیزهای فهمید و گفت: “زبان مادری من تورکی است.”
با “زبان مادری من تورکی است” گفتن رضا براهنی باسواد فارس داخل و خارج مانند لاشخورها ریختن سرش و گفتند: “رضا براهنی از اول هیچ گوهی نبود.” (عذر)
رضا براهنی خدمت بزرگی به زبان و ادبیات بیگانه نمود و پاداش خود را از بیگانه دریافت نمود. سرانجام صادق هدایت، غلامحسین ساعدی، شهریار، رضا براهنی درس عبرتی باشد برای ترکان!