پنج‌شنبه , آوریل 25 2024
azfa
تازه ها

ساموئل ویمز و افشاگریهای وی در مورد باصطلاح نسل كشی ارامنه

ساموئل آ . ویمز (اویمز) قاضی و حقوقدان مشهور در هازن ایالت آركانزاس بود. ایشان از دانشكده حقوق دانشگاه آركانزاس دارای دكترای حقوق بوده و همراه با فعالیت در شورای شهر در تدوین دوباره قانون اساسی ایالت مذكور به هیئت مربوطه انتخاب می گردد.

ساموئل ویمز مؤلف مقالات زیادی بوده و در عین حال سیاح و محقق فعالی به حساب می آید. وی در اواخر عمر خود كتاب مشهور ” ارمنستان، پنهان كاریهای كشور تروریستی مسیحی ” از سری كتابهای حیله گری بزرگ ارامنه را به رشته تحریر در آورد.

ساموئل ویمز برای تألیف این كتاب علاوه از شهر خود به شهرهای مختلف از جمله واشنگتن، لندن، پاریس، روم، مسكو، استانبول و غیره سفر نموده و در كتابخانه ها و آرشیوهای این كشورها در این زمینه دست به تحقیقات جامعی زده و كتاب مذكور را به رشته تحریر در آورد. وی در مقدمه كتابش به بسته بودن آرشیوهای ارمنستان بر رویش و مخالفت لابی ارامنه در آمریكا با وی و تهدیدش توسط آنها اشاره می كند. مدتی بعد از چاپ این كتاب بزبان انگلیسی در آمریكا مؤلف بشكل مرموزی وفات میكند.

كتاب ” ارمنستان، پنهان كاریهای كشور تروریستی مسیحی” سال 2004 در باكو هم بزبان تركی آذربایجانی ترجمه و بچاپ رسید كه ما دراین مقاله به قسمتهایی از افشاگریهای ساموئل ویمز در این كتاب اشاره خواهیم كرد.

ساموئل ویمز در مقدمه كتابش در صفحه 13 به داستانسرائی ارامنه مبنی بر باصطلاح نسل كشی ارامنه اشاره كرده و بر كذب بودن ادعای آنها در این زمینه و بر وجود دلایل معتبر تاریخی رسوا كننده برای ارامنه تاكید می كند. وی در ادامه می نویسد كه ارمنی ها هدفشان از این داستانسرائی گرفتن دلارهای كلان از آمریكا و تركیه و صرف آن به رفاه كشورشان كه از قدمتی 150 ساله برخوردار است، می باشد.

ساموئل ویمز در صفحه 28 كتابش از چگونگی شكل گیری اختلاف و دشمنی بین ارمنیها و تركها و در این میان به عامل اختلاف انداز یعنی عامل روس اشاره كرده و می نویسد كه ارتش روسیه قبل از حمله به امپراطوری عثمانی جهت از بین بردن اعتماد مسلمانان و بسیج مسیحیان جاسوسان خود را به منطقه گسیل داشت. بعد از سال 1820 روسها به ارمنیها وعده دادند كه به آنها جهت تشكیل دولت خود كمك خواهند كرد.

روسها برای اینكه در جنگ با عثمانی از انگلیسی ها و فرانسویها عقب نیفتند، در اشغال و سقوط دولت عثمانی تصمیم گرفتند از عامل ارمنی استفاده كنند. آنها رؤیای ” ارمنستان بزرگ ” را در ذهن ارمنیها پرورانده و به آنها وعده دادند كه در آناطولی شرقی از دریای سیاه تا دریای مدیترانه یعنی در سرزمین بزرگی كه هیچ وقت ارمنیها نتوانسته اند در طول تاریخ آن را حتی یك بار اشغال كنند كشور ارمنی ایجاد نمایند. در اصل هیچ وقت در تاریخ، ارمنستان بزرگ نبوده و این مسئله رویائی بیش نیست كه توسط روسها مطرح گردیده است.

در حالیكه قبل از نفوذ روسها به منطقه، روابط بین تركها و ارامنه دوستانه بود. ساموئل ویمز با اشاره به این مسئله، در صفحه 33 كتابش می نویسد: سال 1453 وقتی كه تركها استانبول فعلی را آزاد كردند، سلطان عثمانی مسیحیت را در كشور برسمیت شناخت و كشیش ارمنی بورسا، هواكیم اواكیم را به عنوان رهبر دینی مسیحیان ارمنی عثمانی برگزید. این دوستی كه بین ارمنیها و تركها ایجاد شده بود، تا سه قرن دیگر هم ادامه یافت و این در دوره ای بود كه، اروپائیان در منطقه به تبلیغات خود شروع نكرده بودند.

سلطان عثمانی بعد از آنكه به ایجاد كلیسه ارمنی كمك كرد بیش از هفتاد هزار ارمنی را، كه توسط حكومت بیزانس به كریمه تبعید می شدند، از آنجا نجات داده و در سواحل دریای مرمره، واقع در جنوب استانبول اسكان داد.

این ارمنی ها بعنوان دوستان معتبر سلطان شناخته می شدند و سلطان به آنها حقوق و آزادیهای زیادی داده بود. صرف نظر از این مسائل در دوره تنزل و سقوط این امپراطوری، برخی از ارامنه خوبی هایی را كه حاكمان عثمانی به آنها كرده بودند، فراموش كرده و حتی آنرا انكار نمودند. در نتیجه رهبران تازه به میدان رسیده و خائن ارمنی تحت حمایت دول اروپائی همراه باآن دولت ها، جهت تسخیر بدون قید و شرط سرزمینهای عثمانی وارد مذاكرات شدند. اولین دولتی كه با این عده قلیل ارمنی ها وارد مذاكرات شد روسیه بود.

ساموئل ویمز با اشاره به تحریك ارمنیها توسط جاسوسان روسی، در خصوص شكل گیری اعمال تروریستی ارامنه در سرزمین امپراطوری عثمانی می نویسد: « سال 1890 در داخل سرزمینهای امپراطوری عثمانی گروه تروریستی كوچكی از ارامنه جهت تصاحب سرزمین واموال مسلمانان به نهضت انقلابی پرداخت. آنها در حالیكه در عرض 500 سال گذشته با تركان متقابلاً روابط دوستانه و مسالمت آمیز داشتند به عملیات تروریستی علیه مسلمانان عثمانی پرداختند.

تا سال 1915- 1914 این باند تروریستی در امپراطوری عثمانی آنقدر كوچك بود كه تركها به آن اهمیتی نمی دادند. بعد از شروع جنگ اشغالگرانه روسیه علیه عثمانی، ارمنیها جهت تصاحب سرزمینهایی كه در حسرت آن بودند با روسها متحد شدند.

روزها ارامنه تركیه، خود را دوست ارتش عثمانی قلمداد نموده، شبها با اعمال تروریستی ضربه های مهلكی بر ارتش عثمانی وارد می كردند. در نتیجه این حملات تروریستی ارامنه، حكومت عثمانی مجبور شد ارمنیهایی را كه در منطقه جنگی قرار داشتند از این مناطق بكوچاند. زیرا در نتیجه ریاكاری ارامنه، تركها نمی توانستند، ارمنیهای تروریست را از غیر تروریست تشخیص بدهند و در نتیجه در چنین وضعیتی ملتی كه می خواست خود را از حمله دشمن مهاجم و نیز حملات تروریستی ارامنه حفظ كند، چاره ای جز كوچاندن ارامنه خائن و تروریست از منطقه جنگی نداشت».

ساموئل ویمزدر رابطه با این مسئله و این اقدام بجا تركان به اقدام مشابه ایالت متحده آمریكا در خصوص كوچانیدن ژاپونی هائی كه در سواحل غربی این كشور زندگی می كردند و احتمال كمك آنها به ژاپن ممكن بود، اشاره كرده و می نویسد: بعد از حمله ژاپن به آمریكا در هفتم دسامبر 1941 ژاپنی هائی كه در سواحل غربی ایالت متحده آمریكا زندگی می كردند با نقل و انتقال موقتی روبرو شدند كه این آخرین نمونه این نوع اعمال می باشد. 19 فوریه 1942 فرانكلین روزولت با امضاء فرمان ویژه 9006 به كوچانیدن ژاپنی ها دستور داد.

ساموئل ویمز در رابطه با آلت دست شدن ارامنه توسط روسها می نویسد: « سال 1808 تزار روسیه الكساندر اول، به كشیش كلیسای ارامنه- دانیل به جهت جاسوسی هایش برای كمك به روسیه علیه عثمانی، مدال درجه یك آننای مقدس اعطا نمود. موقعی كه روسها به طرف غرب حمله كرده به داخل سرزمینهای عثمانی پیشروی می كردند، كلیسای ارامنه دائماً به روسها كمك می كرد.

ساموئل ویمز با دلایل معتبر تاریخی و با استناد به نوشته و یاداشتهای نماینده های غربی ساكن در منطقه آناطولی و مناطق اطراف، بی اساس بودن ادعاهای ارمنی ها را به اثبات می رساند. وی در صفحه 41 كتابش می نویسد: آگوست سال 1889 كنسول بریتانیا در ارضروم، سرهنگ چرمساید ضمن گزارش به سفیر بریتانیا در استانبول، می نویسد: « تلاش ها و صحبت در مورد قتل عام ارمنیها و پر شدن حرمسراهای مسلمانان از دختران دزدیده شده ارمنی بزرگنمائی مزحك می باشد.»

در عین حال معاون كنسول بریتانیا كه شخصی ارمنی بنام توماس بویادجیان بود در جواب سفیر بریتانیا كه در خصوص فرمان سلطان عثمانی در مورد قتل عام ارمنی ها از وی پرسیده بود، جواب می دهد كه چنین فرمانی هیچ وقت داده نشده است. بویادجیان همچنین در ادامه می نویسد كه او دلایل زیادی دارد كه به اثبات می رساند ارامنه در جهت حل منافع شخصی، یكدیگر را بقتل رسانده و گناه آنرا به گردن مسلمانان می اندازند.

ساموئل ویمز با استناد به گزارش معاون كنسول بریتانیا در پاییز 1889 می نویسد: « ارمنیها در سرزمینهائی كه در اقلیت بودند بین مسلمانان و مسیحیان دشمنی ایجاد می نمودند. تروریستهای ارمنی چندین مسلمان را كشته و در بین بقیه، اختلاف راه می انداختند. علت اصلی اینگونه رفتارها، مجبور كردن مسلمانان بر درگیری با مسیحیان و بعد داد و فریاد مبنی بر اینكه، گویا مسیحیان توسط تركها قتل عام شدند.

این سازمان تروریستی (داشناكستیون) به اعضاء و پیروان خود دستور داده بود، هر كجا و در هر شرایط تركها را گلوله باران كنند. هر ارمنی فعال و جاسوس هم، اگر از این مسئله امتناء می كرد، بدست آنان كشته می شد.

ساموئل ویمز در عین حال در صفحه 46 كتابش می نویسد كه عضو پارلمان بریتانیا سر اللیس بارتلت درفوریه سال 1895 در خصوص نسل كشی ارامنه شواهد و نظرات خود را به چاپ رسانده كه در آنجا وی می نویسد:« داستانسرائی هایی كه در مورد حوادث ترك- ارمنی بدین گستردگی منتشر می گردد، اكثراً دروغین و خیالی بیش نیست و این احوالات از روی غرض و عصبانیت سرهم شده و سوق داده می شود. هدف اصلی این مبلغان در مقابل عذابهای ارامنه به احتزاز در آوردن احساسات انگلستان بر علیه تركیه می باشد» . بارتلت در ادامه می نویسد: « این داستانهای بی اساس ساخته و پرداخته پلید كمیته انقلابی ارمنی ها بوده و بمنظور تامین منافع این مبلغان و پان اسلاوهائی كه با سرمایه خود در پشت این عمل پلید ایستاده بودند بصورت گسترده در اروپا انتشار می یافت.

بارتلت در عین حال به مشاهدات م. كسیموس، جغرافیدان اسپانیائی كه خود شخصاً شاهد یكی از شورشهای ارمنیها بوده مینویسد كه این رویدادها با ادعای نسل كشی كه ارمنیها مطرح می كنند در تضاد می باشد. كسیموس شخصاً به مناطقی كه ارمنیها ادعا می كنند در آنجا نسل كشی اتفاق افتاده، سر زده و آشكارا بیان نمود كه « این احوالات با این گستردگی كه انتشار می یابد تماماً تحریفاتی بیش نیست. قتل عام هزاران ارمنی، تجاوز به نوامیس آنان، شكنجه مردم و مصیبتها، تنها اختراع وحشیانه تحریفات می باشد.»

ساموئل ویمز در صفحه 46 كتابش به شواهد نظامی بریتانیائی، چارلز نورمان كه در سال 1895 به امپراطوری عثمانی اعزام گردیده بود، اشاره می كند:« مسئولیت خونهائی كه در عرض پنج سال در آناطولی ریخته شده، مستقیماً بر عهده كمیته هونچاق (یكی از احزاب ارامنه) می باشد.» وی در ادامه می نویسد كه این داد و فریاد ارامنه در مورد قتل عامشان توسط مسلمانان، بی اساس می باشد.

ساموئل ویمز در صفحه 35 كتابش می نویسد: در جنگ روس- عثمانی، اهالی زیادی از تركهای مسلمان كشته و یا مجبور به ترك سرزمین خود می شدند. در همین موقع ارمنی ها در مناطق مذكور اسكان می یافتند كه جمهوری ارمنستان فعلی هم بدینصورت با اسكان ارامنه و فراری دادن مجبوری مسلمانان آذربایجانی از خانه و كاشانه خود و در نتیجه ایجاد اكثریت ارمنی در این مناطق، ایجاد گردیده است.

در نتیجه اعمال تروریستی ارمنی ها و خیانت آنها به تركها در جنگ با روسیه، تركها تصمیم گرفتند ارمنی ها را از مناطق جنگی به مناطق دیگر انتقال دهند. ساموئل ویمز در صفحه 54 كتابش با اشاره به این مسئله می نویسد: « به این دلیل و سند تاریخی توجه كنید، حكومت عثمانی 24 آوریل 1915 در استانبول به جا به جائی و انتقال ارمنیها تصمیم گرفت. سه روز بعد در حالی كه هیچ ارمنی از آناطولی شرقی جابجا نشده بود، رهبر دینی كلیسای اچمیادزین ارامنه به حكومت روسیه اطلاع داد كه، دولت عثمانی به نسل كشی ارمنیها دست می زند. نسل كشی چطور می توانست انجام بگیرد در حالیكه به عملیات جابجائی هنوز شروع نشده بود و حتی یك نفر ارمنی هم جهت جابجائی اسباب سفر نبسته بود؟

 به سفارت روسیه در روم و واشنگتن دستور داده شده بود، كه از اعتراض ارمنیها حمایت بعل آورند. چونكه روسیه می خواست در نتیجه تلاشهای گسترده بتواند افكار عمومی دولت و جامعه آمریكا را، بر ضد كشور عثمانی و آلمان بشوراند. در نتیجه این دروغپردازی بزرگ، ایتالیا یك ماه بعد به جنگ پیوست و ایالات متحده آمریكا فقط دو سال بعد با آلمان شروع به جنگ كرد.

در همین روز 27 آوریل سفیر روسیه در لندن پیشنهاد داد كه حكومت های روسیه، بریتانیا و فرانسه به حكومت عثمانی یادداشت اعتراض فرستاده و مسئول بودن تركها در نسل كشی را بیان نمایند.

از وزارت امور خارجه بریتانیا جورج ت. كلرك از این پیشنهاد روسیه ابراز ناراحتی نمود و گفت كه بهتر بود ما خودمان نسل كشی مذكور را كه مطرح می كنید بررسی می كردیم. به هر حال ما به سفرای كشورمان در روم و واشنگتن می سپاریم كه آنها از نظرات آن كشورها در مورد قابل قبول بودن پیشنهاد مذكور رهبر دینی ارامنه مطلع گردیده و از پیشنهاد روسیه حمایت بعمل آورند.

در 15 مه 1915 سفیر بریتانیا در روسیه به وزیر امور خارجه كشور مطبوع خود” گری “‌ اطلاع داد كه وزارت امور خارجه روسیه از طرف متفقین به دولت عثمانی هشدار خواهد داد كه رهبران این كشورها در آخر جنگ بعلت هر نوع نسل كشی ارامنه مسئول خواهند بود. این وزیر روسیه در عین حال پیشنهاد داد كه سه كشور متفق جهت حمایت ازاین مسئله در یك روز باهم بیانیه صادر كنند.

23 مه 1915 حكومت عثمانی برای اولین بار در خصوص جابجائی ارمنی ها و اسكانشان در منطقه ای دیگر به فرماندهی لشگر 4 دستور داد. اما طبیعتاً جابجائی ارمنی ها كاری وقتگیر بود. تنها در 30 مه كابینه وزراء دولت عثمانی مسئله جابجائی ارمنی ها از خطوط مقدم و پشت جبهه به مناطق دیگر را به تصویب رساند. در حالی كه عملیات جابجائی هنوز شروع نشده بود، كشورهای متفق روسیه، انگلستان و فرانسه 6 ماه قبل از تصویب این مسئله در خصوص مسئول بودن عثمانی ها در نسل كشی ارامنه بیانیه صادر نموده و داد و فریاد راه انداخته بودند.

ساموئل ویمز در ادامه با استناد به اسناد و دلایل معتبر تاریخی می نویسد: « در واقع رهبر دینی ارامنه چندین هفته قبل از آنكه تركیه در مورد جابجائی ارامنه تصمیم بگیرد به فعالیت دول خارجی در این زمینه موجب شده بود. اتهام نسل كشی بدون وجود هیچ دلیلی تماماً ساخته و پرداخته كشیش ارمنی می باشد.»

همراه با این نوع داستان سرائی كذب و مغرضانه كلیسا، رهبران دینی این مركز به جنبش تجزیه طلبانه و تروریستی ارامنه در سرزمینهای عثمانی كه حتی در آن، ارمنیها در اقلیت بودند، دامن می زدند. ساموئل ویمز در مورد اقدامات رهبران دینی ارمنی ها در صفحه 57 كتابش می نویسد: « 15 ژوئیه 1915 رهبر دینی ارمنیها گوورك پنجم به رهبر عالی دینی، پوغوس نوبار نامه نوشته، او هم بنوبه خود با وزیر امور خارجه بریتانیا سر آرتور نیكولسون تماس گرفته بود. این رهبر عالی دینی از كشورهای متفق خواست تا در شش ایالت تركیه، ارمنستان خود مختار و بی طرف را ایجاد كنند. رهبر دینی مذكور حتی جهت بر قراری روابط تجاری خواهان ایجاد دهلیز و راه خروجی به دریای آزاد از طریق مرسین بود.»

ساموئل ویمز در صفحه 59 كتابش ضمن اشاره به انقلاب بلشویك 1917 در روسیه می نویسد كه، نیروهای مهاجم روسیه مجبور به بازگشت به روسیه شدند و در بازگشت از سرزمین ترك ها، ارمنی هائی را هم كه با آنها در اشغال سرزمین تركها شركت نموده بودند مجبور به جابجائی و انتقال از آن دیار كردند. وی در ادامه می نویسد: چند ماه بعد از رفتن ارمنی ها از این سرزمین سرگرد ارتش بریتانیا ا. او. س. نوئل منطقه را مورد تفتیش قرار داده و در خصوص شواهد خود به حكومت بریتانیا اینچنین گزارش می دهد: « می توانم در مورد نتیجه سفرم بگویم كه در طول این ماهها ارتش روسیه با ارمنی هائی كه آنها را مشایعت می نمود در بهار و تابستان 1916 سرزمین هائی اشغالی را به ویرانه تبدیل كرده بودند. می توانم بدون هر گونه شك وشبهه بگویم كه ترك ها برای دشمنان خود نمی توانستند اینگونه رفتار كنند. بر اساس نظر وی كه با گفته های شاهدان و اهالی بومی تقریباً عینیت تشكیل می دهد روسها با تحریك و كمك ارمنی ها در قتل عام مسلمانان ساكن منطقه دست داشتند.

ساموئل ویمز در صفحه 88 كتابش می نویسد:« ارمنی ها موقع عقب نشینی دیگر فهمیده بودند كه تیرشان به سنگ خورده، نه آنها و نه روسها نخواهند توانست آناطولی شرقی را اشغال كنند. حال ارمنی ها موقع ترك آناطولی شرقی همه جا و همه چیز را ویران كرده، اهالی را قتل عام و دست به غارت و تجاوز زدند. یكی از مناطقی كه شاهد این اعمال تروریستی ارمنی ها بود ارزنجان می باشد. چاه ها پر از جسد مسلمانان بود. اعضاء بریده شده بدن مسلمانان و سر آنها در اطراف باغچه های خانه ها پراكنده شده بود. جسد 606 نفر را به چاه ها و خندق ها انداخته بودند. البته تعداد اهالی غیر نظامی كشته شده چندین برابر بیشتر از این ها بود. ضمناً سر نوشت 650 نفر مسلمان هم كه گویا برای كشیدن راه به خارج از شهر برده شده بودند معلوم نیست.

مؤلف در صفحه 60 كتابش می نویسد: « ارمنی ها برای اشغال این اراضی و تصاحب این سرزمین تصمیم گرفتند مسلمانان را كه در اكثریت بودند قتل و عام نمایند. آنها اعتقاد داشتند كه اگر مسلمانان را قتل عام نمایند و مسلمانی در این سرزمین نماند آنها خواهند توانست در سرزمین مسلمانان برای خود دولت مستقل ارمنی تشكیل دهند. هدف این سیاست تروریستی این بود و امروزه در سرزمین آذربایجان هم این سیاست ادامه می یابد.»

ساموئل ویمز در صفحه 42 كتابش به شمار ارامنه، مسلمانان واقوام دیگر در شش ایالت كه ارمنیها ادعا می كردند در آن منطقه زندگی می كردند اشاره كرده و می نویسد:« سال 1892 مركز جغرافیای وزارت امور خارجه بریتانیا در مورد اهالی سرزمینهائی كه ارمنی ها ادعا می كردند اطلاعات زیر را منتشر كرد»:

همانطور كه از جدول فوق ملاحظه می گردد ارمنیها در همه شش ایالت مورد ادعا در اقلیت بودند، بطوری كه در همان ایالات مذكور از 075 601 3 نفر اهالی تنها 815 665 نفر ارمنی بودند. یعنی در واقع ارمنی ها می خواستند 260 935 2 نفر غیر ارمنی را كشته و در سرزمین آنها كشور ارمنستان ایجاد كنند. در عین حال از این آمار مركز جغرافیای وزارت امور خارجه بریتانیا می توان چنین استنباط كرد در آناطولی كه ارمنی ها ادعا می كنند مورد پاكسازی قومی قرار گرفته و 5/1 میلیون نفر از آنها كشته شده است تعداد اهالی ارمنی كمی بیش از نیم میلیون نفر بوده. چطور از این 815 665 نفر ارمنی ساكن در منطقه آناطولی در پروسه جابجائی 5/1 میلیون نفر می توانست كشته شود. در حالیكه بسیاری از ارمنی ها به قفقاز مهاجرت كرده و با حمایت روسها در سرزمین خان نشین ایروان اسكان یافتند كه بعداً در این سرزمین قدیمی آذربایجان، جمهوری ارمنستان را تشكیل دادند.

ساموئل ویمز در صفحه 143 كتابش به نوشته های مورخ ارمنی و تضادها و تحریفات موجود اشاره می كند كه قابل توجه می باشد: « هوانسیان می نویسد كه به قفقاز نیم ملیون ارمنی آواره و مهاجر انتقال یافته بود. هوانسیان در دیگر بخشهای كتابش به وجود هزاران ارمنی جنگزده در سرزمین اعراب اشاره می كند. وی در اول كتابش می نویسد كه، در منطقه جنگی تركیه تقریباً یك میلیون ارمنی زندگی می كرد كه مورد انتقال و جابجائی قرار گرفته بود. با یك محاسبه ریاضی ساده می توان به موهوم و دروغ بودن ادعای ارمنی ها پی برد.» در عین حال بر اساس گزارش ایالت متحده آمریكا از منطقه، در سال 1916 خیلی بیش از یك میلیون نفر ارمنی در امپراطوری عثمانی زندگی می كرد. علاوه از اینها در سوریه، عراق، ایران و دیگر كشورها، صد ها هزار ارمنی زندگی می كرد. اگر سال 1915 از ارمنی ها 5/1 میلیون نفر كشته می شد، وضعیت اینطور نمی شد.

ضمناً ساموئل ویمز به یك سند مورخ 7 دسامبر 1916 مربوط به وزارت كشور عثمانی اشاره می كند. در این سند گفته می شود كه،« 900 702 نفر ارمنی جابجا شده و برای این منظور سال 1915 ، 25 میلیون قروش پول خرج شده است. تا آخر اكتبر سال 1916 ، 86 میلیون قروش صرف شده و تا آخر این سال 150 میلیون قروش خرج خواهد شد.» اگر تركها می خواستند دست به پاكسازی قومی ارمنی ها بزنند پس چرا آن كار را نكرده و در حالیكه دولت در بحران مالی قرار داشت، برای جابجائی و انتقال ارمنی ها از منطقه جنگی 261 میلیون قروش صرف پول كرده است؟

 با این وضعیت ارمنی ها، ترك ها را به پاكسازی قومی متهم می كنند. در حالیكه این ادعا تماماً و از هر جهت دروغی بیش نیست. ساموئل ویمز در صفحه 98 كتابش درخصوص شمار ارامنه می نویسد كه، هوانسیان شمار ارمنی های ساكن در تركیه را بدون اینكه به سندی اشاره كند تقریباً 2 میلیون می نویسد. ساموئل ویمز با دلایل معتبر تاریخی این ادعای كذائی را رد كرده و می نویسد كه در واقع در سال 1915 در تمام دنیا این تعداد ارمنی وجود نداشت. وی حتی در صفحه 62 كتابش به آمار ارائه شده از طرف مراجع مختلف در خصوص شمار ارامنه در كل منطقه اشاره می كند. در مراجع مختلف شمار ارامنه در كل منطقه بصورت ذیل ذكر شده است:

م. زارچشی، كنسول فرانسه در وان               1300000

فرانسیس دو پرسنس                        (1895) 000 200 1

تورومنكیز                                                  1300000

لینچ                                             (1901) 000 158 1

آمار عثمانی                                   (1905) 851 294 1

كتاب آبی بریتانیا                             (1912) 000 056 1

ل. د. كونترسون                              (1913) 000 400 1

كتاب زرد فرانسه                                   1475000

 

رهبر دینی ارمنی اورمانیان                              1600000

 

لپسیوس                                                       1600000

 

ساموئل ویمز در همین صفحه می نویسد كه امروزه ارمنی ها از” داستان بزرگ” در خصوص اینكه 5/1 میلیون از آنها توسط تركان عثمانی به قتل رسیده،در واقع اولین داستان پاكسازی قومی در قرن بیستم را ایجاد كرده اند. ادعای آنها یعنی تعداد 5/1 میلیون ارمنی بقتل رسیده، از تعدادارامنه آناطولی چندین برابر بیشتر بوده است.

ساموئل ویمز با تحقیقات جامع خود در كتاب مذكور، از جنایت ها و حیله گری های بیشمار ارامنه پرده برداشته كه متأسفانه ذكر آنها در این مقال اندك نمی گنجد. وی پس از ذكر این افشاگری ها می نویسد كه ارمنی ها با مظلوم نمائی و شایعه پراكنی بی اساس در مورد نسل كشی موهوم 1915 ، هنوز هم دست از سیاست های جنایتكارانه خود بر نداشته، در اواخر قرن بیستم با حمله به سرزمین همسایه- جمهوری آذربایجان، بیش از بیست درصد از خاك این جمهوری را اشغال و با قتل عام وحشیانه و فجیع در منطقه قره باغ و سرزمین های همجوار آن، موجب آوارگی بیش از یك میلیون از مسلمانان آذربایجانی شده اند.

دکتر حسن صفری

از وبلاگ مؤلف

دوباره امتحان کنید

پاشینیان: ارمنستان باید ۱۹۱۵ را فراموش کند و به آینده نگاه کند

گادتب: پاشینیان از مردم ارمنستان خواست از زندگی درگذشته دست‌بردارند، ادعاهای دور از ذهن علیه …

سایین میکائیل بی اویتا و سارا خانیم آذرسون سیدنئی‌ده تورکیه‌نین چاناققالادا غلبه‌سی ایله باغلی آتاتورکون عابده‌سینه گول چلنگی قویدولار-شکیل

 گادتب-نین مطبوعات مرکزینه داخیل لان معلوماتا گؤره، بو گون گونئی آذربایجان دئموکراتیک تورک بیرلیگی (گادتب) …

دیدگاهتان را بنویسید