گادتب: آن دسته از انسانهایی که به عینه شاهد ظلموستم ملی موجود، وجود نابرابری و بی عدالتیها هستد و با وجود این حق کشیها بنابر منافع شخصی و عافیت طلبی سکوت اختیار میکنند شریک جرم در این ظلمهای روا شده محسوب میشوند. این دسته از افراد بی تفاوت و بی خاصیت فقط به دنبال ایجاد رفاه در زندگی شخصی خود میباشند. آنان کاری به کار وطن و ملت، عدم تدریس زبان مادری، چپاول ثروتهای ملی آزربایجان به نفع دیگر مناطق، وجود فقر، و نابرابریهای موجود ندارند. این افراد یا از قشر مرفه بی درد بی خاصیت شده میباشند و یا از افراد فاقد شعور ملی و دانش سیاسی
این دسته از افراد نمیدانند که حتی برای داشتن رفاه شخصی خودشان هم که شده میطلبد که ستم ملی موجود و نگاههای تبعیضآمیز مرکز پیرامونی برچیده شود. یعنی برای ایجاد همه اینها بایستی اینان نیز مشارکت سیاسی در سرنوشت آینده آزربایجان و جامعه تورک داشته باشند و به مشکلات پیش روی جامعه تورک در ایران و آزربایجان از دید به من چه به من مربوط نیست! من خودم و خانوادهام زندگیام تامین است دیگر، چرا باید خود را به دردسر بندازم نگاه نکرده و حساس باشند. قرار نیست همیشه میللتچیها پیش قراولان آزادیخواهی و پرچمداران عدالت طلبی باشند و در این راه ملی هزینهها داده و زندانها بکشند،و از آن طرف هم یک عده از انسانها که تهی از عرق ملی و شعور ملی تورک هستند بگویند به ما چه؟! اصلا به جهنم!
یک جامعه و یک ملت وقتی در قبال مبارزانش اینقدر بیتفاوت باشد و به جای حمایت معنوی قدردان و مشوق بودن راهشان، دادن انگیزه و قوت قلب برای ادامه دادن مبارزات آزادیخواهی در راه وطن و ملت، چنین نگاه شرمآورانهای داشته باشند. یک زندانی و خانوادهاش را هنگام زندانی بودن ساپورت معنوی و مادی نکنند دیگر این جامعه، جامعهای تهی شده از روح ملی و مبارزه طلبی، عدالت خواهی و در کل جامعهای رو به زوال است. که با سکوت در برابر ظلم و بی تفاوت بودن در قبال مبارزان و فعالان ملی مدنیاش، شرایط و بستر را برای سرکوب کردن هرچه بیشتر فعالان و خواستههای آنان و تداوم شرایط استعمار مهیا میسازد. در واقع این انسانها درقبال بی تفاوتی و سکوتشان نسبت به وضعیت اسف بار کنونی آزربایجان مسئول میباشند
تا زمانی که خود مردم برای بهبود حال یکدیگر احساس مسئولیت نکنند، هرگز عدالت اجتماعی تحقق نخواهد یافت! به من چه که فلانی بخاطر زبان مادری من محکوم به ده سال زندان شده مهر تایید برای عدم احساس مسئولیت در قبال یکدیگر و احقاق حقوق ملی است. سکوت در برابر ظلم، به ظالم جرات میدهد، سکوت در هنگامی که میبایستی اعتراض کرد مردمان را بزدل و ترسو میکند
«عزیز نسین» مینویسد انسان فقط در قبال گفتههایش مسئول نیست بلکه در قبال سکوت کردنهایش هم مسئول است. سکوت در مقابل ستم ریشه دین و ایمان آدمی را میسوزاند. ما انسانها آزاد به دنیا آمدهایم و بایستی آزاد نیز زندگی کنیم
«ناپلئون» میگوید اگر دنیا پر از تباهی است به خاطر وجود آدمهای بد نیست بلکه بخاطر سکوت آدمهای خوب است.
وقتی نگاهی به شبکات اجتماعی میاندازم و مشاهده میکنم که از صفحات فعالان ملی و سیاسی تورک چه میزان استقبالی صورت گرفته و چه میزان رغبت برای خواندن مطالب و حمایت کردن از مبارزان و فعالان وطن وجود دارد و آن را قیاس میکنم با میزان تعقیب و حمایت از شاعرهها، رقاصهها، طنز پردازان و خوانندگانی که فاقد هنر لازم و اثرات ماندگار مردمی هستند به خود میگویم که این مردم را چه شده است؟
وقتی پرچمداران عدالت خواهی و آزادیخواهی، مبارزان حقوق ملی یک ملت، نویسندگان یک جامعه تنها هزار، دو هزار یا سه هزار حمایت کننده و تعقیب کننده از جامعه خود که برای سعادت مردمان آن جامعه تلاش میکنند داشته باشند این یعنی فاجعه و زنگ خطر برای آن ملت که بایستی ریشهیابی شود. این نشان از این دارد که مردم نه برای خواندن مطالب دارای محتوای ملی، سیاسی و حق حقوق خودشان بلکه برای دیدن رقصیدن یک زن و دیدن زیباییهای جسمی و طنزهای بی محتوا هزاران بار بیشتر رغبت و علاقه دارند!
این یعنی جامعه به طرف لذت گرایی، مصرف گرایی، و منفعل بودن به اتفاقات پیرامونش میرود و غرق در خوش گذرانیها و هوسهای کاذب ایجاد شده در پیرامونش است. یعنی هنوز مسائل جسمی برای او حل نشده است که به دنبال کرامت انسانی و عزت نفس خود باشد و حقوق فردی و ائتنیکی پایمال شده خود را دریابد و برای احقاق آن تلاش کند. بایستی روح، وجدان و شعور ملی در این جامعه بیمار دمیده شود تا از این سکوت، انفعال و عافیت طلبی در قبال ستم روا شده بر آنان خارج شود. باید همیشه موضع گرفت. خنثیبودن به نفع شکارچی و جلاد تمام میشود
سکوت همیشه شکنجهگر را شجاعتر میکند نه شکنجهشونده را