گادتب:سخنی از Marcus Garvey که واقعا قابل توجه است : مردم، بدون شناخت فرهنگ، اصلیت و تاریخ گذشته خود، مثل درختی بدون ریشه اند.
گاهی فرهنگ به معنی رشد و تربیت افراد و جامعه انسانی به کار میرود، اما به مرور معنای این مفهوم متحول شده است و در مورد هر آنچه به صورت اجتماعی کسب میشود به کار میرود ولی باید دانست که فرهنگ یک ملّت در برهه های مختلف همواره اساس خود را حفظ کرده و زمانی که اینچنین نبوده، آن فرهنگ در فرهنگ دیگری هضم شده و از بین می رود و در نتیجه ملّت نیز وابسته به ملّت دیگری خواهد بود.
در مورد اینکه فرهنگ از چه عواملی تغذیه می کند، می توان گفت، پنج عامل در میان جامعه شناسان مطرح می باشد. زبان و ادب، دین و آیین، معیشت و اقتصاد، تاریخ و رویداد، پیرامون و جغرافیا. در واقع فرهنگ در میان پنج عامل فوق ماهیت برمی گزیند و برقرار می گردد. چیزی که بسیار مهم و نیاز به توجه بیشتر است، اکتسابی بودن فرهنگ است
فرهنگ در واقع گنجینه حفظ شده توسط نیاکان، میراث جغرافیایی، محلی و زیستی آدم است.
انسان در هر کجا که زندگی می کند باید فرهنگ آنجا را بیاموزد و به فرزندان آموزش دهد. در طول تاریخ، ملّت ها همواره در راستای حفظ و گسترش فرهنگ خود کوشیده اند و این ضامن بقا آن ملت بوده زیرا همبستگی و اقتدار را به دنبال دارد.
زبان نیز با حفظ و وسعت دادن به منطقه تکلم، موجب حفظ اصالت و مطرح شدن در سطح جهانی می شود.
در سراسر دنیا حداقل ۷۱۰۲ زبان زنده وجود دارد که هر کدام زیبایی های خود را دارند و از بین بردن هر یک از این زبان ها به معنی قتل عام هویتی متکلمان آن است.
شاعر و فیلسوف آلمانی Martin Heidegger در مورد زبان یک ملّت، چنین بیان می کند : اگر زبان ملّتی از بین برود آن ملّت هم از صحنه هستی خارج شده است.
کودکان بسیاری بر روی این کره خاکی از آموزش به زبان مادری محروم اند که جنایت بزرگی علیه بشریت است زیرا با این کار اصالت را از کالبد این کودکان معصوم دزدیده و ابهام را در وجود آنها قرار می دهند.
زبان تورکی آذربایجانی و فرهنگ اصیل آذربایجان، دارای تاریخی به درازای چندین هزار سال و مفاهیم غنی بوده و همواره وسعت بسیاری را درنوردیده.
می کوشیم فرهنگ خود را با زبان خود و زبان خود را با نوشته های خود حفظ و گسترش دهیم.