گادتب: دکتر علی الطائی مینویسد: “هویت یا “الهویه” کلمهای عربی است. این کلمه از “هو”، یعنی او، که ضمیر غایب مفرد مذکر است، میآید. از همین “هو” لفظ مرکب “هو هو” یا “الهوهو”را ساختهاند که اسم مرکب است و معرفه به “ال”. معنای این اسم، “اتحاد به ذات” یا انطباق با ذات “است.
محمدعلی فروغی …کلمهی “اینهمانی” را به جای “هویت” متداول عربی بکار برد. اما با اینکه وضع واژهی سره مزبور در چهارچوب فعالیت و مصوبات “فرهنگستان” به اصطلاح “اول” (دورهی رضاشاه) بود، کلمه “اینهمانی” – که در معنی ساده و قابل فهم است – نتوانسته جایگزین”هویت” شود.
همچنان که وقتی در کشورهای عربی از بطاقه الهویه یا ورقه الهویه صحبت میکنند، در ایران کارت شناسائی یا برگهی شناسائی را به کار میبرند، نه کارت یا برگه “اینهمانی”. (الطائی، ۱۳۹۶، ص۳۳)
وی هویت را اینگونه تعریف میکند: “هویت عبارت از مجموعهی خصوصیات و مشخصات اساسی اجتماعی و فرهنگی و روانی و فلسفی و زیستی و تاریخی همسان است که به رسایی و روایی بر ماهیت یا ذات گروه، به معنی یگانگی یا همانندی اعضای آن با یکدیگر، دلالت کند و آن را و آنها را در یک ظرف زمانی و مکانی معین به طور مشخص و قابل قبول و آگاهانه از سایر گروهها و افراد متعلق به آنها متمایز سازد.” (همان، ص۱۳۹)
معمولاً هویت را به چند بخش تقسیمبندی میکنند که در اینجا به صورت گذرا فقط به هویت فردی و هویت ملی اشاره خواهیم کرد. در هویت فردی از نام و نام خانوادگی، نام پدر، محل تولد و … نام برده میشود. هویت ملی مجموعهای شناختی، اعتقادی و روانی است که با تأثیرگذاری بر کنشهای اجتماعی موجب همبستگی و انسجام در سطح ملت میگردد و دارای مؤلفههای ذیل است:
۱. بعد اجتماعی هویت ملی در ارتباط با کیفیت روابط اجتماعی فرد با نظام کلان اجتماعی است. در صورت تقویت مناسبات و روابط فرد با جامعه، هویت جمعی فرد در سطح ملی شکل میگیرد و اصطلاحاً “مای ملی” تحقق مییابد. سؤال این است آیا قوم حاکم فارس برای تقویت انسجام ملی حاضر است تا همهی اقوام ساکن ایران از حقوق برابر برخوردار شوند تا “مای ملی” تحقق یابد؟
۲. بعد تاریخی هویت ملی عبارت است از آگاهی مشترک افراد یک جامعه از گذشتهی تاریخی و احساس دلبستگی به آن و احساس هویت تاریخی و هم تاریخ پنداری پیوند دهندهی نسلهای مختلف به یکدیگر که مانع جدا شدن یک نسل از تاریخش می شود. یادآوری این نکته ضروری است که وجود اشتراک تاریخی مهم نیست. بلکه احساس و تفسیر مشترک تاریخی اثرگذار است. سؤال این است آیا در کشور ایران احساس و تقسیر مشترک از تاریخ در بین ملل ساکن در آن وجود دارد یا نه؟
۳. محیط جغرافیایی تبلور فیزیکی، عینی، ملموس و مشهود هویت ملی به حساب میآید. برای شکلگیری هویت واحد ملی، تعیین محدوده و قلمرو یک سرزمین مشخص ضرورت تام دارد. تعریف هویت در این بعد عبارت است از نگرش مثبت به آب و خاک به این جهت که ما ساکن یک کشور و یک سرزمین معین هستیم. سؤال این است آیا در حال حاضر ملل ساکن در ایران دارای این نگرش مثبت به سرزمین ایران هستند یا نه؟
۴. فرهنگ علاوه بر بخش ذهنی دارای بخش عینی نیز هست که برخی از آن به عنوان تمدن نام میبرند و به صورت میراث فرهنگی در اختیار یک جامعه هستند که به نحوی خودآگاه یا نا خودآگاه، ما را تحت تأثیر قرار میدهد. ارزشگذاری جامعه نسبت به این میراث فرهنگی و قضاوت آنها نسبت به ضرورت حفظ و نگهداری و کاربرد آن در جامعه نیز جزو هویت ملی است. آیا نشانههای تاریخی و آثار فرهنگی ملل غیر فارس بسان نشانههای تاریخی و میراث فرهنگی فارس به یکسان ارزشگذاری، حفظ و نگهداری میشوند؟ مقایسه کنید ارزشگذاری زبان فارسی را با زبان تورکی.
۵. هویت ملی در بعد سیاسی بدین معنی است که افرادی که از لحاظ فیزیکی و قانونی عضو یک نظام سیاسی هستند و داخل مرزهای ملی یک کشور زندگی میکنند از لحاظ روانی هم خود را اعضای سیستم بدانند. بنابراین، عشق و علاقهی قلبی به یک نظام سیاسی و مشروعیت آن عامل عمدهای در تقویت همبستگی و پیوند ملی خواهد بود. این مورد آخر را میتوان با ارزیابی دفاع ملت از تصمیمگیریهای سیستم سیاسی، حمایت از سیاستهای کلان کشور مورد سنجش قرار داد.
کلام آخر اینکه پانایرانیستها، “ایرانی” و “هویت ملی ایرانی” را بر اساس صرفاً زبان فارسی تعریف کرده و با در دست داشتن اقتدار عالی سیاسی و اعمال سیاست یکسانسازی فرهنگی در راستای ایجاد «یک بایراق، یک زبان، یک دولت، یک ملت»، به هستی مادی و معنوی اقوام غیر فارس و در نتیجه هویت ملی که انسجام بخش ملی است، ضربات جبرانناپذیری وارد کردهاند.