جمعه , مارس 29 2024
azfa

دستگاه دیپلماسی ایران بازنده اصلی جنگ قره باغ‌؛ دست های پر از خالی، تحفه پان ایرانیستها برای ایران در قفقاز جنوبی

گادتب: سفر معاون سیاسی وزارت خارجه به باکو، مسکو و ایروان در حالی ادامه دارد که به نظر می رسد دستگاه دیپلماسی ایران همانند دیگر بخش های دولت رمق چندانی برای پیگیری رویدادهای منطقه ای و علی الخصوص تحولات قفقاز و جنگ قره باغ ندارد.

البته این بی رمقی تنها منحصر به دستگاه دیپلماسی دولت فعلی نبوده و به راحتی می توان گفت که سیاست خارجی ایران در طول سال های پس از اشغال 20 درصد از اراضی جمهوری آذربایجان و آتش بس موقت حاصله، سیاست توام با بی توجهی معنادار به این اشغالگری بوده است.

هرچند در برهه های مختلف و به بهانه های متفاوت تنها به اظهارات روتین همچون حل مساله در چارچوب قوانین بین المللی و به رسمیت شناختن تمامیت ارضی آذربایجان بسنده می شد اما در واقع امر هیچ اقدام ملموس و گام عملی برای اتمام این اشغالگری برداشته نشد.

گویا مشاورین دستگاه سیاست خارجی در حوزه قفقاز و علی الخصوص جمهوری آذربایجان که عمدتا از محافل پان ایرانیستی و خصوصا محفل آذریون تغذیه می شوند بیش از اندازه به توهمات خود در ارتباط با تداوم اشغالگری دل خوش کرده و امیدوار بودند که این اشغالگری الی الابد ادامه خواهد داشت. تا این مشاورین وطن پرست که منافع ایروان را بر ایران ترجیح می دهند با همکاری اربابان ایروان نشین خود و با تداوم اشغال 20 درصد از اراضی مردم مسلمان آذربایجان، وظیفه خطیر صیانت از تمامیت ارضی ایران را به انجام رسانیده و گویی خطر کذایی پانترکیسم را در مرزهای شمالی ایران مهار کنند!

همین اعتماد بیش از اندازه دستگاه سیاست خارجی به محافل مذبور سبب شد تا ایران نه تنها جایگاه خود را نزد افکار عمومی جمهوری آذربایجان به کلی از دست دهد بلکه به واسطه نارضایتی های ابراز شده از سوی آذربایجانی های داخل ایران که فرصت هر نوع اقدام حمایتی از مواضع ارمنستان را از ایران سلب می کرد مغضوب طرف ارمنی نیز گردد. (این غضب را می توان از اظهارات مناتساکیان، وزیر خارجه ارمنستان در مورد طرح ارائه شده از سوی ایران توسط عباس عراقچی استنباط کرد).

مسئولین دولتی تا پایان هفته اول جنگ منتظر بودند تا این درگیری مانند درگیریهای سال های گذشته با مداخله روسیه و یا گروه مینسک به آتش بس منتهی شود. لذا طبق روال پیشین از ادبیات تکراری دعوت به آتش بس و بازگشت به میز مذاکره صحبت می کردند. اما با نخستین موضعگیری رسمی پوتین بعد از گذشت یک هفته از آغاز درگیری ها که تلویحا از مواضع آذربایجان دفاع کرده و از احتمال توافق پشت پرده میان آنکارا، مسکو و باکو پرده برداشت، دولتمردان ایرانی متوجه اشتباه تاریخی خود شده و با عجله اقدام به موضعگیری به نفع آذربایجان کرده و برای نخستین بار در بیانات رسمی دولتی از واژه اشغالگری و لزوم رفع آن سخن به میان آوردند.

این در حالی است که با دقت در سخنرانی های اردوغان و پوتین به راحتی می توان دریافت که توافق برای حل مساله قره باغ با فرمت چهارگانه روسیه-ارمنستان و ترکیه-آذربایجان حاصل شده است و مسکو با علم به برتری نظامی و توانایی جمهوری آذربایجان در بازگرداندن اراضی اشغالی خود مداخله مستقیمی در جنگ نمی کند تا مناسب ترین شرایط برای اقناع سران ارمنستان به منظور نشستن بر سر میز مذاکره فراهم شود.

اینکه چه توافقات پشت پرده ای میان ترکیه، روسیه و آذربایجان صورت گرفته و یا چرا پوتین حاضر به قربانی کردن  ارمنستان در موضوع قره باغ شده است از حوصله این بحث خارج بوده و مجال دیگری می طلبد. اما آنچه در این بده بستان تقریبا قطعی و مسلم به نظر می رسد، سهم نظاره گری برای ایران و سهیم شدن به عنوان تماشاچی این مهلکه بوده است. که از قبل اعتماد دستگاه سیاست خارجی ایران در طول سال های پس از اشغال بدون توجه به جنس دولت های حاکم، به مشورت های محافل ایرانشهری حاصل شده است. به جرات می توان گفت سهم ایران  از این جنگ و نظمی که متعاقب آن بر قفقاز جنوبی حاکم خواهد شد یک هیچ بزرگ بوده است که نتیجه سیاست های اشتباه با استشاره از محافلی همچون آذری ها و دیگر پان ایرانیست ها بوده است.

مرتضی جعفرپور مقدم

دوباره امتحان کنید

موفقیت صادراتی صنایع دفاعی ترکیه در دستور کار چین قرار دارد

 گادتب: روزنامه دفاع ملی وابسته به ارتش چین،  درباره موفقیت صادرات صنایع دفاعی ترکیه با …

چرا «خیابان و چهار راه شهناز تبریز» به این نام معروفند؟

گادتب: «آیا در تهران صد نفر مرد نیست که هر یکی هزار تومان، یعنی خرج …

دیدگاهتان را بنویسید